جدول جو
جدول جو

معنی آق تبه - جستجوی لغت در جدول جو

آق تبه
تبه سپید
تصویری از آق تبه
تصویر آق تبه
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آب تره
تصویر آب تره
بولاغ اوتی، گیاهی خودرو از خانوادۀ تره تیزک با گل های کوچک سفید که مصرف دارویی دارد، جرجیر آبی، آب تره، علف چشمه، شاهی آبی
فرهنگ فارسی عمید
(بِ)
نام تیره ای از قشقائی نزدیک 200 خانوار
لغت نامه دهخدا
(بِ)
مؤید آی آبه، نام مملوکی از سلطان سنجر. و او در 548 ه. ق. بر نیشابور و طوس و نسا و ابیورد و دامغان استیلا یافت و در 569 به دست تکش خوارزمشاه مغلوب و مقتول شد
لغت نامه دهخدا
(تَ رَ / رِ)
گیاهی است آبی با برگهای مایل بتدویر و زبانگز چون ترتیزک و در چهارمحال اصفهان آن را بکلو گویند، و آن از احرار بقول است
لغت نامه دهخدا
(تا بَ / بِ)
ظرفی که در آن آب گرم کنند، ابریق. آفتابه
لغت نامه دهخدا
(مُ تَبْ بَ)
ید مقتبه، دست بریده. (ناظم الاطباء). و رجوع به اقتباب شود
لغت نامه دهخدا
(قِ بَ)
روده. (منتهی الارب). ج، اقتاب. (اقرب الموارد از اصمعی). رجوع به قتب شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از آق تپه
تصویر آق تپه
تپه سپید نام جایی است
فرهنگ لغت هوشیار
از تیره چلیپائیان با ارتفاع 10 تا 60 سانتیمتر که غالبادر کنار جویبارها و مسیرجریان آب روید. گلهایش کوچک و سفید و بصورت خوشه است بولاغ اوتی شاهی آبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب تابه
تصویر آب تابه
ظرفی که در آن آب گرم کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قتبه
تصویر قتبه
روده بسته
فرهنگ لغت هوشیار
از مقامات آوازی مازندران می باشد، در محاوره به معنی مادربزرگ
فرهنگ گویش مازندرانی
مرزه
فرهنگ گویش مازندرانی
سیری ناپذیر
فرهنگ گویش مازندرانی